*مشاوره همراز*
*در این وبلاگ با مقالات مشاوره ای . روانشناسی ومذهبی و ...آشنا می شوید*
|
يكي از مؤثرترين عوامل در توسعه ي رابطه ي بين والدين و فرزندان ، دلگرم كردن كردن فرزندان است . با اين كار شما بر نقاط قوت و محاسن او تأكيد مي كنيد و اعتماد به نفس و عزت نفس را در او بوجود مي آوريد . دلگرمي ، كمك مي كند تا به خود و تواناييهايش اعتقاد پيدا كنند . براي اينكه به فرزندانتان كمك كنيد تا عزت نفس پيدا كنند لازم است الگوهاي رفتاري خود و نحوه ي برقراري ارتباط با او را تغيير دهيد . به جاي تمركز بر اشتباهات فرزندان ، بر آن چه انجام داده اند و مورد قبول شماست تكيه كنيد . والديني كه بيشتر دلگرم كننده ي باشند سعي مي كنند طرز تفكر و رفتارهاي زير را كاهش دهند . توقعات منفي قويترين نيروها در روابط انساني را توقعات به وجود مي آورند . توقعات توسط كلمات و اشارات بيان مي شوند . كودكان توقعات بزرگسالان را به خود مي گيرند ، يعني آنها را ضبط مي كنند . مثلاً وقتي ما باور داريم كه كودك نمي تواند در انجام وظيفه اي موفق باشد ، ما اين باور را به نحوي به او منتقل مي كنيم . به اين ترتيب كودك نيز در تواناييهاي خود براي انجام آن وظيفه دچار شك مي شود و آن گونه كه ما انتظار داريم عمل مي كند . در نتيجه به انجام آن كار موفق نمي شود . معيارهاي بالاي نامعقول اغلب ما معيارهايي براي فرزندمان در نظر مي گيريم كه دستيابي به آنها براي كمك غيرممكن است . در كارهايي كه به نحوي به ما مربوط مي شوند از او مي خواهيم نهايت كوشش خود را بكند ، مثل درس و مدرسه ، امور ورزشي .... از اين طريق به او مي فهمانيم كه بايد سعي بيشتري بكند ، زيرا آن چه انجام مي دهد به آن خوبي كه ما انتظار داشته ايم نبوده است . ما از او بيش از سن و تواناييهايش انتظار داريم . افزايش رقابت بين برادران و خواهران ما معمولاً از افزايش رقابت بين فرزندان خود بي اطلائيم . ما فرزند موفق را ستايش مي كنيم در حالي كه نسبت به فرزند ناموفق بي اعتنا هستيم يا از او انتقاد مي كنيم . رقابت ممكن است به صورت غير كلامي مانند يك اشاره يا يك حركت صورت نشان داده شود گاه مي تواند از اظهاز كلامي هم مؤثرتر باشد . رقابت ميان كودكان همان گونه كه بر نقاط قوت آنان اثر دارد ، بر عيوب آنان هم اثر مي گذارد . كودكي ممكن است در موردي از برادر يا خواهرش كه موفقيتي ندارد بهتر باشد ، در حالي كه در مورد ديگري كه خواهر و يا برادرش بهتر از او هستند يا سعي كافي نكند ، زيرا احساس مي كند كه كسب موفقيت برايش ممكن نيست . مثلاً مريم ده ساله كودكي است خوش رفتار و در مدرسه شاگردي زرنگ محسوب مي شود ، برادر هفت ساله ي او سامان از نظر درسي ضعيف است و عموماً حال كمك كردن ندارد واضع است كه والدين آنان به وجود مريم افتخار مي كنند در حالي كه از سامان مأيوس هستند . ممكن است تمام سعي مريم به منظور حفظ موقعيت خودش در برابر برادرش باشد . براي اينكه مريم بتواند گل سرسبد والدين باقي بماند ، سامان بايد توسري خور باشد . اگر قرار بود او مسئول باشد ، موقعيت مريم به عنوان « بچه خوب » تهديد مي شد و ممكن بود نقش « بچه بد » را به عهده گيرد تا بتواند جايي براي خود در خانواده باز كند . معمولاً وقتي مي خواهيم به فرزندي كه داراي مشكل است كمك كنيم آن « بچه خوب » برايمان مسئله ايجاد مي كند . از آنجا كه كودكان با هم رقابت دارند يك تغيير موقتي اتفاق مي افتد . اما تغيير رفتار كودك و سرزدن رفتاري غير عادي معمولاً موفق است و همچنان كه در جهت تشويق و دلگرم كردن همه ي فزرندانشان گام بر مي داريد،رقابت بين آنان را نيز كاهش دهيد تا آنان هميارانه تر رفتار كنند و سعي نكنند بايكه تازي و زير پا گذاشتن و ديگران ، جايي براي خود باز نمايند . جاه طلبي زياد والدين جاه طلب مي خواهند بهترين اولياي روي زمين باشند و براي رسيدن به اين منظور ، از فرزندانشان مي خواهندكه به عالي ترين وجه عمل كنند . آنان اين طرز فكر را به فرزندانشان انتفال مي دهند كه كاري را انجام ندهند ، مگر به بهترين نحو به اين ترتيب ، كودكان از انجام كارهايي كه در آنها احتمال شكست باشد اجتناب مي ورزند . در خانواده هاي جاه طلب والدين و فرزندان خود را كامل مي دانند . از سوي ديگر ، بعضي از والدين وقتي مي بيند فرزندشان ، فقط در كارهايي شركت مي كند كه شانس بهترين بودن را دارد نگران مي شوند . چنين والديني گرچه ممكن است مشتاق باشند كه فرزندشان چنين طرز تفكري نداشته باشد ، ولي با اين حال اظهار مي كنند : « اگر مي خواستي مي توانستي بهتر باشي » و يا « كارهايت را خوب انجام بده » چنين اظهاراتي به طور ضمني به كودك مي فهماند كه زماني با ارزش است كه موفق باشد . به عبارت ديگر ، والدين جاه طلب باور دارند كه كودكانشان كاملاً خوب نيستند . معيارهاي دوگانه بسياري از والدين براي خود اين حق و امتياز را قائلند كه از فرزندشان ايراد بگيرند . مادر به كودكان مي گويد كه وسايلشان را جمع و جور كنند . در حاليكه اطاق نشيمن پر از كاغذ است . يا پدر شكايت دارد كه از صبح تا شب كار طاقت فرسا انجام داده است و نبايد در امور خانه كمك كند در صورتيكه از فرزندان مي خواهد كه پس از بازگشت از مدرسه به كارهاي منزل هم بپردازد . منبع : كتاب والدين مؤثر فرزند مسئول نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|